کد مطلب:36687 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:153

نقش انبیا در این عالم











با تعریفی كه از «بار» كردیم، نقش انبیا نیز در این عالم روشن می گردد. پیامبران در این عالم دو نقش داشتند: یكی آنكه آدمیان بیمار یا پر گره را سالم كنند، گره هایشان را بگشایند و بیگانه ها را از وجودشان بزدایند. دیگر اینكه افراد سالم را به كمال برسانند. زیرا ممكن است كسی سالم باشد اما كمالی نداشته باشند، یعنی، روحش ضعیف و ناتوان باشد، این چنین شخصی باید از غذاهای معنوی و قدسی تغذیه كند تا نیرو و توان كافی برای پیمودن راه بلند كمال داشته باشد. پس پاره ای از تعلیمات انبیا برای سبكباری و سالم سازی مردم بوده است و پاره ای دیگر برای فربه كردن روح آدمی در این سفر دور و دراز زندگی. و به طور خلاصه اول تخلیه و سپس تحلیه. نقش طبابت انبیا در تخلیه و نقش معلمی شان در تحلیه ظاهر می شود. شمس تبریزی هم كه به جلال الدین رسید، اولین و مهمترین توصیه اش به وی، سبكتر كردن خود و فرونهادن بار تعلقات از دوش جان بود، به وی گفت كه رهبری، شیخی، پیشوایی، شمع جمع بودن، بال و پر داشتن، ادعای عالمی و عاقلی و... را رها كند و برهنه شود و به راه افتد. وقتی همه ی آن جامه های ژنده را از تن به در كرد و به راستی و صادقانه و صمیمانه، آماده سفر به سوی كعبه كمال شد، باران عنایت حق وی را شست و شو داد و حاجبان درگاه وی جامه های فاخر قرب و وصال را بدو پوشاندند:


صورت جان وقت سحر لاف همی زد ز بطر
بنده و خربنده بدم شاه و خداونده شدم


تابش جان یافت دلم واشد و بشكافت دلم
اطلس نو بافت دلم دشمن این ژنده شدم

[صفحه 229]

زهره بدم ماه شدم چرخ دو صد تاه شدم
یوسف بودم ز كنون یوسف زاینده شدم...


(كلیات شمس، غزل 1393)


صفحه 229.